** بایرن مونیخ:
*هفته نخست: ۵ دقیقه تپههای مرتفع بن؛ بسیار سبک(همراه با نرمش سنگین و سرعتی)
*هفته دوم: ۱۰ دقیقه تپههای مرتفع بن؛ سبک
*هفته سوم: ۱۵ دقیقه تپههای مرتفع بن؛ معمولی
*هفته چهارم: ۱۵ دقیقه تپههای مرتفع بن؛ با وزنه
بایرن مونیخیها چندان به تمرینات تپهای بها نمیدهند و در مجموع ۱۴% از تمرینات پیش فصل آنها به این امر اختصاص داده میشود، اما ضروری و لازمالاجراست.
سوال مهم این است که چرا کارشناسان تمرینات تپهای را در پیش برد تیم به سوی موفقیت بسیار حیاتی میدانند!؟
دیک ادووکات مربی نسبتا موفق هلند که در نوع خود صاحب کتاب، سبک و مدرک معتبر فیفاست ادعا میکند، تمام مربیگری و هویت فوتبال حرفهایاش در تمرینات تپهای خلاصه میگردد.
او اعتقاد دارد آمادگی جسمانی مردانش مدیون تمرینات فشرده و منظم او در تپههاست نه در زمین فوتبال.
ادووکات میگوید: این کار به علم روز دنیا نیاز شدید دارد و اگر حساب نشده باشد اثر کاملاً منفی خواهد داشت.
از طرفی تمرینات تپهای از دید کارشناسان فوتبال ترکیه ۳۶% در پیشبرد فوتبال این کشور تاثیر داشتهاند.
چرا که اساسا هر رویهای که باعث تقویت آمادگی جسمانی بازیکنان یک تیم میشود، سراسر سود و منفعت است.
بهخصوص اگر برای آن کار نیازی به صرف هزینه زیاد نبوده و طبیعت ۱۰۰% در آن دخیل باشد.
چرا که جدا از طولانیترین تونل استخوانی در ران پای انسان قویترین و پرمسئولیتترین ماهیچههای بدن در ناحیه پا بهخصوص ناحیه ران پا هستند.
از طرفی ساق پای فوتبالیست در حکم مغز متفکر یک شطرنجباز است و جدا از استعدادی که احتمالاً در سلولهای ماهیچه یک فرد نهفته است، نیاز شدیدی به انرژی وجود دارد.
اگر فرد بیمار باشد پیرووات حاصل از گلوکوز در سیتوپلاسم بدون اکسیژن باقی میماند و وارد میتوکندری، کارخانه تولید انرژی بدن، نمیشود که اولین تأثیر این امر، تولید الکل و اسید لاکتیک است.
الکل به مرور زمان سبب فراموشی فرد شده و اسید لاکتیک بهطور آنی باعث خستگی ماهیچهای میگردد.
نخستین هدفی که در تمرینات تپهای با رعایت استانداردها دنبال میشود، عادت دادن ماهیچههای بدن به مصرف پیرووات و تولید انرژی است که باید تحت شرایط سخت نیز تا آنجا که توان بدن فرد اجازه میدهد، صورت بگیرد.
تند دویدن هرگز نمیتواند استقامت ماهیچههای پای انسان را تضمین کند مگر این که در مدت زمان بسیار طولانی صورت بگیرد که عملا شدنی نیست و غیرقابل قبول است.
اما تنها ۵ دقیقه دویدن آرام در شیب یک تپه در هوای آزاد و پاک، البته پس از گرم شدن بدن، یعنی به کار افتادن کارخانه تولید انرژی سلولها، میتواند به اندازه ۳ ساعت تمرین با توپ، مثمرثمر باشد.
تمرین با توپ و بدون توپ از دید ماهیچه بدن چندان اهمیت ندارد، اما تفاوت مهم این دو تمرین، به کار افتادن مغز است.
چرا که وجود توپ در تمرینات خودبهخود در بدن اضطراب کاذب ایجاد کرده و مغز مجبور به صرف انرژی بیشتری میشود.
اما این انرژی آنقدرها زیاد نیست که به بهای آن تمرینات بدن توپ را رها کرده و بهخصوص تمرینات تپهای را نفی کنیم.
اصل تمرینات تپهای بر پایه هماهنگی گروهی استوار است به طوری که رهبر گروه باید پای خود را در بهترین مکان فرود آورد تا نفر پشتی درست در همان جا قدم بردارد.
سطح مسیری که بازیکنان در آن میروند باید پستی و بلندی نسبتا زیادی داشته باشد تا آنها مجبور شوند گاهی پرش داشته و به بدن فشار ناگهانی بیاورند و مجبور بشوند آنی تصمیم بگیرند.
این تصمیم گیری های آنی آنها را کمک میکند تا در زمین فوتبال نیز، بهترین تصمیم را در شرایط سخت اتخاذ کنند.
مدرسه فوتبال صدرا...برچسب : نویسنده : احدشهرآشوب m-f-sadra بازدید : 393